دفترچه

بررسی و تحقیق مسایل حقوقی. سیاسی و اجتماعی

دفترچه

بررسی و تحقیق مسایل حقوقی. سیاسی و اجتماعی

سازمان همکاری شانگهای

ائتلاف های منطقه ای در شرایطی ایجاد می شود که

شکل بندی های قدرت در سیاست بین الملل با تغییراتی همراه گردد. جهت گیری سیاسی و رفتار بین المللی کشورها دگرگون شود. اهداف جدیدی در سلسله مراتب اولویت سیاسی، اقتصادی و امنیتی کشورها بوجود آید. در این شرایط، جلوه هایی از همکاری و تعارض بوجود می آید. کشورها تلاش می کنند تا اهداف خود را از طریق حداکثر سازی همکاری ها و همچنین ایجاد ائتلاف بین نیروهای موجود تأمین نمایند. این روند بعد از فروپاشی نظام دو قطبی از مطلوبیت بیشتری برخوردار شد. به طور کلی، زمانیکه خلاء قدرت ایجاد می شود، بازیگران تلاش می کنند تا اهداف خود را از طریق ائتلاف های جدید تأمین نمایند. زیرا سیاست بین الملل بدون وجود نهاد های حمایتی تداوم چندانی نخواهد داشت.

یکی از سازمان هایی که در اوایل ورود به قرن21 در راستای همگرایی منطقه ای شکل گرفت سازمان همکاری های شانگهای است.

مقدمه:

 ائتلاف های منطقه ای در شرایطی ایجاد می شود که شکل بندی های قدرت در سیاست بین الملل با تغییراتی همراه گردد. جهت گیری سیاسی و رفتار بین المللی کشورها دگرگون شود. اهداف جدیدی در سلسله مراتب اولویت سیاسی، اقتصادی و امنیتی کشورها بوجود آید. در این شرایط، جلوه هایی از همکاری و تعارض بوجود می آید. کشورها تلاش می کنند تا اهداف خود را از طریق حداکثر سازی همکاری ها و همچنین ایجاد ائتلاف بین نیروهای موجود تأمین نمایند. این روند بعد از فروپاشی نظام دو قطبی از مطلوبیت بیشتری برخوردار شد. به طور کلی، زمانیکه خلاء قدرت ایجاد می شود، بازیگران تلاش می کنند تا اهداف خود را از طریق ائتلاف های جدید تأمین نمایند. زیرا سیاست بین الملل بدون وجود نهاد های حمایتی تداوم چندانی نخواهد داشت.

یکی از سازمان هایی که در اوایل ورود به قرن21 در راستای همگرایی منطقه ای شکل گرفت سازمان همکاری های شانگهای است که به دلیل نوپا بودن آن و همچنین حضور دو قدرت جهانی روسیه و چین در آن و نیز به دلیل حادثۀ 11 سپتامبر و سیاست جهانی ایلات متحده در راستای هژومونی آمریکایی و گرایش بیش از حد ناتو به شرق و نزدیک شدن به خطوط قرمز روسیه، این سازمان را با وجود نوپا بودن و سن کم خود دارای اهمیت کرده  تا جایی که تفسیرهای گوناگونی از سوی متخصصان علوم سیاسی پیرامون آن صورت می گیرد و بعضا از آن به عنوان جانشین ورشو با بوجود آمدن چالش های جدی میان روسیه و آمریکا که به جنگ سرد دوم عنوان می شود، یاد می کنند.

در ادامه با توجه به محدودیت منابع به ساختار و همچنین نقش سازمان همکاری های شانگهای و نیز که آیا اساسا این سازمان برای مقابله با غرب شکل گرفته، پرداخته شده است.

 

سازمان همکاری‌ شانگهای از دل رقابت قدرت‌های بزرگ برسر منطقه ژئوپلیتیک آسیای میانه ظهور کرد. سازمان همکاری شانگهای با نام (شانگهای ۵) در سال ۱۹۹۶ تأسیس شد که هدف آن غیرنظامی کردن مرز بین چین و شوروی بود(1). در اجلاس شانگهای به سال ۱۹۹۶ یک پیمان امنیتی میان کشورهای روسیه، چین، تاجیکستان، قزاقستان و قیرقیزستان منعقد شد. در سال ۲۰۰۱ این سازمان ازبکستان را به عنوان عضو جدید پذیرفت. مغولستان در سال ۲۰۰۴ عضو ناظر شد و ایران، پاکستان، و هند سال بعد به عنوان عضو ناظر اعلام شدند. نقش این سازمان ازآن زمان در منطقه افزایش یافته است. این سازمان بر خلاف سازمان پیمان آتلانتیک شمالی (ناتو) و پیمان ورشو سابق هنوز یک معاهده دفاعی چندجانبه به شمار نمی رود.

سازمان همکاری شانگهای سازمانی میان دولتی است که برای همکاری های چندجانبه امنیتی تشکیل شده است. این سازمان در سال ۲۰۰۱ توسط رهبران چین، روسیه، قزاقستان، قرقیزستان، تاجیکستان و ازبکستان بنیان گذاشته شد. سازمان همکاری شانگهای در حقیقت ترکیب جدید سازمان «شانگهای ۵» است که در سال ۱۹۹۶ تأسیس شده بود، ولی نام آن پس از عضویت ازبکستان به «سازمان همکاری شانگهای» تغییر داده شد.

 اهداف سازمان:

این اهداف عبارتند از:

۱) تقویت همکاری با محورهای امور سیاسی اقتصادی، تجاری و نظامی

۲) ضدیت با فعالیتهای غیرقانونی، مبارزه مشترک بر ضد جدایی طلبی، ترورسیم بین المللی و مهاجرت های غیرقانونی

۳) احترام به اصل حاکمیت مشتمل بر دفاع از اصل مالکیت بر اساس منشور ملل متحد، حمایت از چین واحد و حمایت از دیدگاه روسیه در چچن

۴) احترام به قرارداد موشک ضد بالستیک

۵) امنیت منطقه ای

همکاری ها

 همکاری در مسایل امنیتی

مسایل امنیتی در آسیای میانه به ویژه تروریسم، جدایی طلبی و افراطی گری عموماً دغدغه اصلی این سازمان محسوب می شود.

«ساختار منطقه ای ضدتروریسم» سازمان همکاری شانگهای در نشست ژوئن ۲۰۰۴ در شهر تاشکند در ازبکستان تهیه و تصویب شد. این سازمان در سال ۲۰۰۶ اعلام کرد که بر اساس مفاد توافقنامه منطقه ای، با قاچاق مواد مخدر در مرزهای کشورهای عضو مبارزه خواهد کرد.

گریگوری لُگنینف در آوریل ۲۰۰۶ اعلام کرد که پیمان همکاری شانگهای قصد ندارد به سازمانی نظامی (مشابه پیمان ناتو یا پیمان ورشوی سابق) تبدیل شود. اما وی اذعان کرد که برای مقابله با تهدیدهای روزافزون تروریسم، جدایی طلبی و افراطی گری ممکن است نیاز به استفاده از نیروهای ارتش کشورهای عضو بوجود آید. در همین راستا کشورهای عضو چندین مانور مشترک نظامی به اجرا گذاشته اند. اولین مانور نظامی در سال ۲۰۰۳ طی دو فاز در قزاقستان و چین به اجرا درآمد ،

در ماه اوت سال ۲۰۰۵ مانور نظامی بزرگی با شرکت چین و روسیه با نام «ماموریت صلح ۲۰۰۵» به اجرا درآمد. این اولین مانور نظامی مشترک روسیه و چین محسوب می شود. در پی موفقیت این مانور، مقامات روسی اظهار علاقه کرده اند که کشور هند در مانورهای مشترک بعدی حضور داشته باشد و سازمان همکاری شانگهای نقش نظامی نیز در صحنه بین المللی ایفا کند.

در پی توافق وزیران دفاع کشورهای عضو پیمان در آوریل ۲۰۰۶، جدیدترین مانور نظامی کشورهای عضو در سال ۲۰۰۷ با شرکت ۴۰۰۰ سرباز ارتش چین در منطقه چلیابینسک روسیه در اطراف رشته کوههای اورال و مرز جغرافیایی آسیا و اروپا برگزار شد.

همکاری اقتصادی

 افزایش سطح بازرگانی:

چهارچوب توافقنامه همکاری اقتصادی کشورهای عضو پیمان نخستین بار در نشست مورخ ۲۳ سپتامبر ۲۰۰۳ تهیه و به امضا رسید. در این نشست رئیس دولت چین پیشنهاد کرد که برنامه بلندمدتی برای تشکیل منطقه آزاد تجاری در سازمان تهیه شود. این پیشنهاد ضمناً چندین راهکار کوتاه مدت برای افزایش سطح بازرگانی در میان کشورهای عضو ارائه داد. یکسال پس از این پیشنهاد، در ۲۳ سپتامبر ۲۰۰۴، سندی شامل یکصد برنامه مشخص برای افزایش سطح بازرگانی میان کشورهای عضو به امضا رسید.

 در نشست مسکو مورخ ۲۵ اکتبر ۲۰۰۵، دبیر کل سازمان اعلام کرد که پروژه های مشترک سازمان در زمینه انرژی دارای اولویت بالا هستند. این پروژه ها شامل کشف، استخراج و بهره برداری از حوزه های نفت و گاز، و استفاده مشترک اعضا از منابع آب شیرین می باشند.

همکاری بانکی:

دستاورد مهم دیگر این نشست توافق برای تشکیل شورای مشترک بانکی بین کشورهای عضو سازمان بود. هدف از تشکیل این شورای مشترک بانکی تسهیل در فراهم نمودن سرمایه مورد نیاز برای اجرای پروژه های مشترک سازمان عنوان شده است. در پی این توافق، نخستین گردهمایی شورای مشترک بانکی سازمان همکاری شانگهای در ۳۰ نوامبر ۲۰۰۶ در پکن پایتخت چین برگزار شد.

باشگاه مشترک انرژی:

متعاقب آن، کنفرانس بین المللی «سازمان همکاری شانگهای: دستاوردها و دیدگاهها» (SCO: Results and Perspectives) در شهر آلماتی پایتخت قزاقستان برگزار شد. در این کنفرانس، نماینده وزارت خارجه روسیه اعلام کرد که روسیه فکر بنیان گزاردن تشکیلاتی بین المللی با نام «باشگاه انرژی» را در سر می پروراند. دولت روسیه مجدداً در نشست سازمان در نوامبر ۲۰۰۷ در مسکو بر عزم خود برای تشکیل این باشگاه انرژی تاکید نهاد.

 همکاریهای فرهنگی

 همکاریهای فرهنگی بخشی از چارچوب فعالیت سازمان همکاری شانگهای است. وزیران فرهنگ کشورهای عضو سازمان برای نخستین بار در ۱۲ آوریل ۲۰۰۲ سند همکاری مشترک فرهنگی را در نشست پکن امضا کردند.

برای سرعت بخشیدن به همکاریهای مشترک فرهنگی، اعضای سازمان در سال ۲۰۰۵ فستیوال و نمایشگاه مشترکی در شهر آستانه در کشور قزاقستان برگزار کردند.

کشورهای عضو سازمان

 عضوهای اصلی:روسیه ، جمهوری خلق چین، قزاقستان، قرقیزستان، تاجیکستان  و ازبکستان

عضوهای ناظر: مغولستان ,هند ,پاکستان , ایران

 روسیه:

 روسیه کشوری گسترده و بزرگ است واقع در اروپای شرقی و آسیای شمالی. روسیه با مساحت ۱۷٬۰۷۵٬۴۰۰ کیلومتر مربع پهناورترین کشور جهان است. مساحت روسیه دو برابر مساحت کانادا یا چین یا ایالات متحده آمریکا است. از دید جمعیتی، روسیه پس از چین، هندوستان، آمریکا، اندونزی، برزیل ، پاکستان و بنگلادش در رده هشتم جهان قرار دارد. روسیه تا قبل از فروپاشی اتحاد شوروی اصلی ترین جمهوری اتحاد جماهیر شوروی بود.پایتخت روسیه شهر مسکو و واحد پول آن روبل است.

جمهوری خلق چین:

چین' (نام رسمی: جمهوری خلق چین) کشوری است در شرق آسیا. چین پرجمعیت ترین و یکی از وسیعترین کشورهای جهان است. پایتخت آن پکن است و شانگهای دیگر شهر سرشناس آن است. نام چین از نام خاندانی به همین نام گرفته شده‌است که هم‌زمان با اشکانیان، بر چین فرمان می‌راندند.این نام از راه زبان پارسی به دیگر زبان‌ها راه یافت.

 

قزاقستان:

قزاقستان کشوری است در آسیای میانه که از شمال با روسیه، از غرب با چین، در جنوب شرقی با قرقیزستان، در جنوب با ازبکستان و در جنوب غربی با ترکمنستان همسایه است. سواحل شمال شرقی دریای خزر در خاک این کشور قرار دارد و قزاقستان بزرگترین کشور محصور در خشکی و نهمین کشور وسیع در دنیا است.پایتخت فعلی این کشور آستانه است. وسعت قزاقستان ۲٬۷۱۷٬۳۰۰ کیلومتر مربع (بیش از سه برابر ترکیه یا پاکستان) است که بخش مهمی از آن را صحرای قره قروم می پوشاند و حدود ۲۰٪ آن در سوی کوههای اورال قرار گرفته و به لحاظ جغرافیایی بخشی از اروپا است. البته قزاقستان معمولا یک کشور آسیایی طبقه بندی می شود. جمعیت قزاقستان در سال ۲۰۰۵ میلادی ۱۵٬۱۰۰٬۵۰۰ نفر تخمین زده شده که تراکم پایین جمعیت در این کشور را نشان می دهد.

قرقیزستان:

جمهوری قرقیزستان با ۱۹۸۵۰۰ کیلومتر مربع مساحت در قسمت شمال شرقی آسیای مرکزی واقع شده‌است. این کشور در شرق و جنوب شرقی با چین، در شمال با قزاقستان و در جنوب با تاجیکستان و از غرب با جمهوری ازبکستان همسایه و هم مرز است.جمعیت این کشور ۵ میلیون و پایتخت آن شهر بیشکک است که جمعیت پایتخت ۲/۱ میلیون نفر میباشد.این کشور شامل ۷ استان بنامهای چوی، ایسیق کول، نازین، تالاس، باتکن، اوش و جلال آباد است. زبان اصلی مردم روسی و قرقیزی، مذهب آنان اسلام، ۷۵ درصد مردم مسلمان و ۲۰ درصد آنان مسیحی و ۵ درصد آنان پیرو سایر ادیان میباشند. به لحاظ موقعیت آب و هوایی، این کشور دارای آب و هوای معتدل کوهستانی، بهار و تابستان معتدل و زمستانی سرد است.

تاجیکستان:

جمهوری تاجیکستان  کشوری در آسیای میانه است. پهناوری تاجیکستان ۱۴۳٬۱۰۰ کیلومتر مربع است و جمعیت آن حدود 7 میلیون تن است. این کشور از جنوب با افغانستان، از باختر (غرب) با ازبکستان، از شمال با قرقیزستان، و از خاور (شرق) با چین همسایه است. تاجیکستان یک کشور محاط در خشکی است که در گذشته راه ابریشم از آن گذر می‌کرده است. پایتخت تاجیکستان دوشنبه است و زبان رسمی آن فارسی با گویش تاجیکی است، گرچه زبان روسی نیز کاربرد گسترده‌ی بازرگانی و حکومتی دارد. یکای (واحد) پول تاجیکستان، سامانی نام دارد. این کشور در سال 1370 هجری خورشیدی (1991) پس از فروپاشی شوروی استقلال یافت.

ازبکستان:

ازبکستان کشوری است در آسیای میانه، دارای مرز مشترک با کشورهای افغانستان، تاجیکستان، ترکمنستان، قرقیزستان، و قزاقستان است.مساحت خاک ازبکستان ۴۴۷٬۴۰۰ کلیومتر مربع است 26851000 تن جمعیت دارد پایتخت آن تاشکند و از شهرهای مهم آن سمرقند و بخارا است.

مغولستان:

مغولستان کشوری است در مرکز آسیا. پایتخت آن اولان باتور است. مساحت مغولستان ۱٬۵۶۵٬۰۰۰ کیلومتر مربع، جمعیت آن ۲٬۰۹۵٬۰۰۰ نفر و رشد سالانه جمعیت آن 8/2 درصد است. زبان رسمی مغولستان مغولی و واحد پول آن تاگریک است. این کشور یکی از کم‌تراکمترین کشورهای جهان است. ذخایر زیرزمینی آن نفت، سنگ آهن، طلا، مس و روی (قلع) است.

 

 

هند:

جمهوری هند یا هندوستان کشوری است در جنوب آسیا. پایتخت آن دهلی نو است، از شمال غربی با پاکستان، از شمال با چین، بوتان، نپال و تبت و از شمال شرقی با برمه و بنگلادش همسایه‌است. جنوب آن نیز به اقیانوس هند محدود می‌شود.هند بیش از سی و پنج شهر بزرگ با جمعیت بالای یک میلیون نفر دارد. دهلی، مومبائی (بمبئی)، کلکته، مدرس، بنگلور، حیدرآباد، اگرا، میسور، جی‌پور، گوا، پونا، بوپال، تریفندرام، سورت ، کانپور و احمدآباد از شهرهای مهم این کشور پهناور هستند.

پاکستان:

پاکستان کشوری است در جنوب آسیا. پایتخت آن اسلام‌آباد است. بر طبق سرشماری سال ۲۰۰۵ کشور پاکستان با جمعیتی در حدود ۱۵۸ میلیون نفر ، ششمین کشور پر جمعیت دنیا بشمار می‌رود.«پاکستان» که رسماً به عنوان«جمهوری اسلامی پاکستانی » شناخته می‌شود کشوری است که در آسیای جنوبی واقع است و قسمتی از آن نیز در خاورمیانه‌است. این کشور یک مرز آبی هزار کیلومتری با دریای عرب در قسمت جنوب دارد و ازغرب با افغانستان و ایران و از شرق با هندوستان و از شمال شرق با جمهوری خلق چین هم مرز است. ناحیه کشمیر مورد ادعای هندوستان و پاکستان است. هر دو کشور هند و پاکستان به طور جداگانه قسمتهایی از این منطقه را که تحت تصرف خود اداره می‌کنند واین مناطق توسط خط کنترل از هم جدا شده‌اند.

ایران:

ایران کشوری در جنوب غربی آسیا در منطقهٔ خاورمیانه است. نام رسمی آن "جمهوری اسلامی ایران" و پایتخت آن تهران است. پهناوری این کشور ۱٬۶۴۸٬۱۹۵ کیلومتر مربع است و بر پایهٔ آمار سال ۱۳۸۵ (هجری شمسی) حدود ۷۰ میلیون و ۴۷۲ هزار تن جمعیت دارد. و هرساله حدود یک میلیون تن به جمعیت کشور افزوده می‌شود.در شمال با جمهوری آذربایجان ، ارمنستان و ترکمنستان، در شرق با افغانستان و پاکستان ، و در غرب با ترکیه و عراق مرز زمینی دارد و همچنین دارای مرز دریایی در شمال با دریای خزر و در جنوب با خلیج فارس و دریای عمان است، که دو منطقه نخست از مناطق مهم استخراج نفت و گاز در جهان هستند.

پیشینه سازمان همکاری های شانگهای

 پیشینه:

گروه «شانگهای ۵» در ۲۶ آوریل سال ۱۹۸۶ با امضای توافقنامه ای به منظور «تعمیق اعتماد نظامی در مناظق مرزی» توسط رهبران وقت کشورهای قزاقستان، جمهوری خلق چین، قرقیزستان، روسیه و تاجیکستان به وجود آمد. این کشورها مجدداً در تاریخ در ۲۴ آوریل سال ۱۹۹۷ توافقنامه ای به منظور «کاهش نیروهای نظامی در مناطق مرزی» در مسکو به امضا رساندند.

نشست های کشورهای عضو شانگهای ۵ در سال ۱۹۹۸ در شهر آلماتی (قزاقستان)، در سال ۱۹۹۹ در بیشکک (قرقیزستان)، و در سال ۲۰۰۰ در شهر دوشنبه (تاجیکستان) برگزار شد.

نشست این گروه در سال ۲۰۰۱ در شهر شانگهای در چین برگزار شد. در این نشست نخست کشور ازبکستان به عنوان عضو جدید پذیرفته شد که عملا نام گروه را به «شانگهای ۶» تغییر داد. سپس در ۱۵ ژوئن سال ۲۰۰۱، سران کشورهای عضو در نشستی ضمن قدردانی از عملکرد گروه شانگهای ۵، تأسیس «سازمان همکاری شانگهای» را به هدف افزایش سطح همکاری ها اعلام کردند.

سران کشورهای عضو در ژوئن ۲۰۰۲ در سن پترزبورگ روسیه گرد آمدند تا جزئیات اساسنامه سازمان را - شامل اهداف، ساختار و راهکارها - به بحث و بررسی بگذارند. پس از این توافقنامه موجودیت سازمان عملاً از نظر حقوق بین المللی رسمیت پیدا کرد.

اما از منظر تاریخی ریشه های شکل گیری این سازمان به اختلافات و درگیری های دوقدرت جهان کمونیسم برمی گررد.سوسیال امپریالیسم شوروی همواره به عنوان خصم درجه یک چین در سیاست خارجی این کشور جایگاه ویژه ای به خود اختصاص داده بود. در طول مرزهای 7500 کیلومتری چین و اتحاد شوروی چندین درگیری به وقوع پیوست. در 1960 با بروز اختلاف عقیده بین دو قطب کمونیستی جهان هر دو طرف ارتش بزرگی در مرزهای خود جمع آوری کردند و نتیجة این آماده باش ها آن بود که به هر صورت در مناطق Heliogjiag و Tielieketi و سین کیانگ دوطرف به سوی یکدیگر آتش گشودند. درگیری های جسته و گریخته تا می 1989 که گورباچف از پکن بازدید کرد و دستور داد که موانع توسعه همکاری ها بین دو کشور برطرف شود ادامه داشت. در این ملاقات دنگ شیائوپنگ رهبر چین نیز رسماً اعلام کرد که روابط دو کشور از این پس عادی خواهد بود.

تقارن زمانی این واقعه با آغاز فروپاشی پیمان ورشو و سپس اتحاد شوروی این تحلیل را تقویت می نماید که گورباچف و رهبری شوروی برای آمادگی با مقابله با بحران های جبهه غربی خود سعی کردند جبهه شرق یعنی چین را آرام کنند.

دو سال و نیم پس از ملاقات دنگ و گورباچف اتحاد شوروی تجزیه شد و بسیاری اینگونه تحلیل کردند که بار دیگر بین روسیه با نفی کمونیسم و چین دارای مواضع کمونیستی اختلاف بروز خواهد کرد. اما دنگ شیائوپنگ با عنایت به تغییرات شوروی اعلام کرد: ما روابط خود را که شامل روابط سیاسی است با آن ها (روسیه) ادامه خواهیم داد و مبنای روابط با 5 اصل همزیستی مسالمت آمیز در روابط خارجی چین خواهد بود و هیچ درگیری ایدئولوژیکی بین دو کشور بروز نخواهد کرد، چه آن ها بخواهند سوسیالیست بمانند یا نمانند.

از طرف دیگر باید توجه کرد که تقارن این تحولات با تصمیم رهبری چین به سیاست درهای باز و برنامه توسعه و جلب سرمایه گذاری خارجی این رهبری را وادار می کرد که محیط خارجی کشور را تا آنجا که می تواند آرام نگهدارد تا بتواند سیاست های داخلی را بر مبنای برنامه تنظیم شده و با آرامش دنبال کند.

به هر صورت با سیاست اتخاذشده در زمان دنگ شیائوپنگ دو رهبر بعدی یعنی جیانگ زمین و خوجین تائو نیز توانستند ارتباط سازنده ای با روسیه و کشورهای به وجود آمده در آسیای مرکزی برقرار کنند.

در نوامبر 1989، 6 ماه پس از ملاقات دنگ گورباچف چین و اتحاد شوروی روند اعتمادسازی را برای کاهش نیروهای نظامی مستقر در مرزها آغاز کردند. در دسامبر 1991 تجزیه شوروی آغاز شد و موضوع مرزها تبدیل به موضوعی بین چین از یکطرف و روسیه، قزاقستان، قرقیزستان و تاجیکستان از طرف دیگر گردید. پیچیدگی این مذاکرات و اهمیت آن برای چین از آنجا ناشی می شود که استان سین کیانگ چین که در بطن خود تجزیه طلبی قوم ایغور را می پروراند با قرقیزستان، تاجیکستان و قزاقستان همسایه است و نیروهای قومی آزادشده در آن کشورها تحریک هایی را در آن سوی مرزها و در چین آغاز کرده بودند.

در عرض هفت سال 22 دور مذاکره بین طرفین صورت پذیرفت و نهایتاً اجماع در بین پنج کشور به وجود آمد و توافق تقویت اعتمازسازی نظامی در مناطق مرزی در 26 آوریل 1996 بین طرفین در شانگهای امضاء شد که نقطه آغازین آنچه سازمان همکاری های شانگهای بعداً نامیده شد است.

سال بعد سند دیگری بین طرفین تحت عنوان توافق دوجانبه کاهش نیروهای نظامی مرزی در اجلاس سران در مسکو در 24و 25 آوریل 1997 امضاء شد.

از آنجا که این مذاکرات و دستاوردها به دید رهبران کشورهای مزبور خیلی خوش آمد، اینگونه تصمیم گرفته شد که پروسه مزبور ادامه یافته و همکاری پنج عضو گسترش بیشتری یابد، بعد از سه جلسه سران دیگر در 1998 و 1999 و 2000 همکاری ها به مسائل سیاسی، دیپلماسی فرهنگی و اقتصادی و سایر مسائل توسعه یافت.

در 14 ژوئن سال 2001 ازبکستان که تاکنون از این پروسه جدا مانده و سیاست مستقلانه ای را پیش گرفته بود با دیدن روند همگرایی این کشورها و محاصره خود توسط این پنج کشور ابراز علاقه کرد که به این مجموعه اضافه شود و با حضور ازبکستان پروسه همکاری پنج کشور در 15 ژوئن 2001 سازمان همکاری شانگهای بنیان نهاده شد، با حضور ازبکستان عملاً کشورهای بین چین و روسیه غیر از مغولستان (که به دنبال نزدیکی با آمریکا و ژاپن بود) در یک مجموعه هر چند ناتوان جمع شده بودند.

می توان گفت سازمان همکاری شانگهای یک سازمان همکاری چندجانبه از نوع دیگر در آغاز قرن 21 محسوب می شود و باید تأکید کرد که اولین سازمانی است که چین در تشکیل آن نقش کلیدی ایفا کرده است.

واقعه 11 سپتامبر سازمان نوپای شانگهای را با اولین چالش عمده خود روبرو کرد. حمله گسترده آمریکا سه ماه بعد از این واقعه به افغانستان و فشار برای حضور نظامی در اکثر کشورهای آسیای مرکزی و تهدید اینکه هر کسی به آمریکا کمک نکند جزو کمپ تروریسم محسوب می شود، کشورهای نوپای آسیای مرکزی را وادار به اتخاذ سیاست های بسیار منعطف نسبت به آمریکا نمود. به طوری که حتی چین و روسیه نیز نتوانستند در مقابل این هجوم سیاسی واکنشی غیر از همکاری کامل داشته باشند. لذا سازمان همکاری شانگهای با ملاحظه و حساسیت های چین و روسیه اجباراً نقش ضدتروریستی بیشتری را در کنار همکاری های اقتصادی خود در آسیای مرکزی به عهده گرفت تا بتواند از بروز مشکلات ساختاری جلوگیری کند.

در اجلاس ماه ژوئن 2002 در سن پترزبورگ، رهبران کشورهای عضو سه سند همکاری را به منظور حفظ روند همکاری های سازمان امضاء نمودند، این اسناد که مهمترین آن منشور سازمان همکاری شانگهای و توافق بر همکاری نهادینه علیه تروریزم بود با بیانیه رهبران سازمان که بر ادامه و تعهد همکاری جمعی اعضاء تأکید می کرد، بسیار با اهمیت تلقی شد زیرا نه تنها در مقابل حضور نظامی و سیاسی آمریکا گروه از خود هویتی جداگانه تعریف می کرد بلکه سطح همکاری ها و از جمله همکاری ضدتروریستی را نیز افزایش می داد.

در 29 می 2003 که شرایط بین المللی با اشغال عراق وارد پیچیدگی جدیدی شده بود اجلاس سازمان در مسکو برگزار شد. یکجانبه گرایی آمریکا شرایط جدیدی را رقم می زد که همه می توانستند در آتش آن بسوزند. در این اجلاس تصمیم گرفته شد که دبیرخانه سازمان در پکن شکل گیرد که در تاریخ 15 ژانویه 2004 آغاز به کار کرد. همینطور مرکز ضدتروریسم در تاشکند پایتخت ازبکستان برای هماهنگی امنیتی و سیاسی تشکیل شد.

اگر چین و روسیه را دو بازیگر اصلی برای تشکیل سازمان شانگهای بدانیم ورای کاهش خصومت های مرزی با یکدیگر هر یک از این سازمان به صورت ابزار در سیاست بین المللی نیز استفاده کرده اند. بطوری که هر یک در روابط خود با آمریکا دیگری را در مجموعه خود برای توازن استراتژیک به حساب می آورد از نظر دولت چین پروسه مذاکرات شانگهای که منجر به عادی سازی و افزایش اعتماد با کشورهای عضو گردید در مرحله اول توانست دستاوردهای عمده و مهمی را برای سیاست خارجی این کشور به ارمغان آورد. از جمله اینکه:

۱) چین و روسیه بالأخره بعد از تاریخی از مشکلات مسائل مرزی خود را حل کردند.

۲) مذاکرات سنگینی که با قزاقستان برای حل مسئله مرزی 1700 کیلومتری صورت پذیرفت باعث شد چین بتواند نفوذ قابل قبولی در بخشهای انرژی آن کشور به دست آورد.

۳) بین چین و قرقیزستان در سالهای 1996 و 1999 دو توافق صورت پذیرفت و مسائل مرزی 1000 کیلومتری دوطرف حل و فصل شدند.

۴) و بالأخره در 17 می 2002 با تاجیکستان نیز توافق حل مسائل مرزی صورت پذیرفت و چین توانست در بازار تاجیکستان وارد شود.

۵) چین همواره با نیروهای جدایی طلب استان سین کیانگ خود که توانسته بودند از پشت جبهه فعالی در قرقیزستان، ازبکستان و تاجیکستان برخوردار شوند با حساسیت زیادی برخورد می کرد. پروسه همکاری های شانگهای منجر گردید که سیاست واحدی از روسیه تا چین در مقابل این نیروها اتخاذ شود و همچنین بتوانند با قاچاق مواد مخدر و اسلحه و مهاجرت های غیرقانونی و جنایات سازمان یافته برخورد مشابهی کنند.

۶) کشورهای عضو برای تحکیم روابط غیر از جلسات سالانه رهبران جلساتی در سطوح نخست وزیران، وزرای دفاع، وزرای فرهنگ، وزرای اقتصاد و تجارت و مسئولین امنیتی و نظامی برقرار می نمایند تا در جزئیات روابط بتوانند همگونی و همکاری را توسعه دهند.

در سال 2005 کشورهای هند، ایران، پاکستان و مغولستان به عنوان کشورهای ناظر به این سازمان دعوت شدند. تأثیرات حضور ایران و هند در این سازمان در صورت قبول عضویت آنان بسیار با اهمیت خواهد بود.

 

توازن قدرت در جهان چندقطبی

کشورهای عضو و ناظر سازمان همکاری شانگهای روی هم نه تنها بزرگ‌ترین توان اقتصادی، نظامی، هسته ای و فضایی جهان را دارا هستند، بلکه بیشترین تولیدکننده و مصرف کننده انرژی در جهان نیز می باشند. مساحت کشورهای عضو (اصلی و ناظر) این سازمان روی هم بیش از ۲۵.۱ میلیون کیلومتر مربع یا یک چهارم سطح خشکی های زمین است.

 اساسنامه سازمان همکاری شانگهای بر شفافیت عملکرد و بی طرفی نظامی آن تاکید می کند. علیرغم این موضوع، شکی نیست که سازمان همکاری شانگهای تقش موازنه دهنده ای در صحنه بین المللی خصوصاً در مقابل پیمان ناتو و ماجراجویی های نظامی ایالات متحده آمریکا ایفا می نماید. برای مثال، ایالات متحده آمریکا درخواستی جهت عضویت به عنوان عضو ناظر به سازمان همکاری شانگهای ارائه کرده بود، اما این درخواست در سال ۲۰۰۵ از طرف سازمان رد شد.

 سازمان همکاری شانگهای از آمریکا خواسته است که پایگاهها و نیروهای نظامی خود را از خاک تمام کشورهای عضو خارج سازد. پس از این درخواست، دولت قرقیزستان رسماً از آمریکا درخواست کرد که برنامه خروج نیروهای آمریکایی و تعطیلی پایگاه هوایی نظامی K-2 را از این کشور را سریعاً تهیه و اعلان کند.

 

 

 

سازمان همکاری شانگهای و نگاه چینی

 یکی از ویژگی‌های اصلی سازمان همکاری شانگهای، عدم توازن آشکار در نقش و جایگاه در میان اعضای آن است. به عبارت دیگر شانگهای سازمانی است که در یک سوی آن کشورهای تازه متولد شدة آسیای مرکزی قرار دارند که در سطح منطقه‌ای بازیگران مهمی محسوب نمی‌شوند و در سوی دیگر آن قدرت‌های بزرگی چون چین و روسیه واقع هستند که آشکارا تمنیات جهانی دارند. از این زاویه ‌است که باید در شناخت این سازمان و نیز گمانه‌زنی پیرامون آیندة آن عمدتاً به تمایلات دو بازیگر اصلی درون آن پرداخت. بر این مبنا فهم چین در این سازمان اهمیت می‌یابد. اهداف و تمنیات چین در سازمان همکاری شانگهای را در دو سطح منطقه‌ای و کلان (نظام بین‌الملل) می توان بررسی نمود.

 الف) سطح منطقه‌ای

از منظر برخی اندیشمندان، روابط بین‌الملل اساساً روابط میان همسایگان است. این سخن نشان از اهمیت همسایگان به عنوان بازیگران اصلی تأثیرگذار در محیط امنیتی یک کشور دارد. چین نیز از این قاعده مستثنی نیست. چین در ضلع غربی محیط امنیتی خود با کشورهای آسیای مرکزی مواجه است، کشورهایی که به دلیل شکنندگی‌های مختلف، از پتانسیل بالای بی‌ثباتی و سقوط در ورطة دولت ورشکسته* برخوردارند. به علاوه این کشورها (به لحاظ جغرافیایی و مذهبی) در جوار افغانستان و پاکستان به عنوان کشورهایی که عمیقاً گرفتار تروریسم بین‌الملل‌ هستند، واقع شده‌اند. این امر باعث شده است تا گرایش‌های افراط‌گرایانه و تروریستی در آن‌ها در سالیان اخیر سیر رو به رشدی پیدا کند.

اهمیت پتانسیل بی‌ثباتی و نیز شیوع تروریسم در این کشورها، برای چین هنگامی روشن می گردد که اولاً به استراتژی کلان این کشور و ثانیاً منطقه سین کیانگ و وضعیت آن توجه کنیم. استراتژی کلان چینی‌ها از آغاز ورود به دوران اصلاحات و سیاسی درهای باز (1978)، توسعة اقتصادی و ثبات سیاسی است. آنان در چارچوب این استراتژی کلان مراحل سه‌گانه‌ای را برای توسعة اقتصادی خود طراحی کرده‌اند که در وضعیت فعلی در مرحلة سوم آن هستند. مرحله‌ای که از سال 2000 آغاز شده و تا 2050 تداوم می‌یابد و هدف آن کسب استانداردهای توسعه یافتگی در کلاس جهانی است. پیگری

چنین هدفی، طبیعتاً نیازمند محیط امنیتی با ثبات است، زیرا کشوری که محیط امنیتی مغشوش داشته باشد، در پیشبرد توسعة اقتصادی با مشکلات عدیده‌ای مواجه می‌گردد. بر این مبنا یکی از دستور کارهای اصلی سیاست خارجی چین «ثبات‌سازی» در محیط امنیتی این کشور است که ضلع غربی آسیای مرکزی را نیز شامل می‌گردد. یکی از راه‌های مطلوب در این مسیر از منظر چینی‌ها، نهادسازی و پی‌ریزی ساختارهای چند جانبه است تا در پرتو آن بتوان با بهره‌گیری از توان تمامی بازیگران ذینفع، ایجاد ثبات را از امکان‌پذیری و پایداری بیشتری برخوردار نمود. بنابراین استراتژی کلان چین، ثبات‌سازی و بهره‌گیری از مکانیسم‌های مختلف در جهت ایجاد و تحکیم آن را به مثابة الزامی اساسی برای سیاست خارجی این کشور مطرح می‌سازد.

از وجهی دیگر چین در منطقه سین کیانگ به گونه‌ای تاریخی معضل انسجام سرزمینی دارد. اکثریت این منطقه را مسلمانان تشکیل می‌دهند که به دلایل مختلف، هیچ‌گاه در جامعه چینی جذب نشده‌اند و از تمایلات قوی استقلال‌خواهانه برخوردارند، تمایلاتی که منحصر به ذهنیت نیست بلکه در عمل نیز خود را به صورت جنبش‌های مختلف استقلال‌خواهی نشان داده است. یکی از مهم‌ترین این جنبش‌ها، جنبش اسلامی ترکستان شرق است که گرایشات استقلال طلبانه را با قرائتی از اسلام که قرابت‌های آشکاری با القاعده دارد، ترکیب نموده است.مسلمانان این منطقه به لحاظ قومی و مذهبی با مسلمانان کشورهای آسیای مرکزی پیوندهای عمیقی دارند. طبیعی است که بروز بی‌ثباتی و شیوع افراط‌گرای در این کشورها تأثیرات منفی جدی بر منطقة سین کیانگ می‌گذارد. از همین روست که چینی‌ها نسبت به تحولات این کشورها، به ویژه شیوع افراط‌گرایی حساسیت ویژه‌ای دارند. در واقع، قرار گرفتن مبارزه با سه نیروی شیطانی، «تروریسم، افراط‌گرایی و تجزیه طلبی»، در لیست اولویت‌های اصلی سازمان شانگهای انعکاسی از همین نگرانی است.

بر این مبنا می‌توان گفت که در سطح تحلیل منطقه‌ای، نگاه چین به سازمان شانگهای اولاً به عنوان ابزاری در جهت ثبات‌سازی نهادمند ‌در محیط امنیتی این کشور است و ثانیاً به مثایه نهادی برای مقابله با تهدیداتی که در قبال انجام سرزمینی آن وجود دارد.

 ب) سطح کلان (نظام بین‌الملل)

رشد سریع اقتصادی از آغاز ورود این کشور به عصر «اصلاحات و درهای باز» باعث شده است تا شرایط لازم برای حرکت آن در مسیر تبدیل به قدرتی بزرگ فراهم آید. این رشد به گونه‌ای است که چین پس از دو دهه توسعه اقتصادی توانسته است از اقتصادی ورشکسته و در آستانة سقوط به چهارمین اقتصاد دنیا با بیش از دوهزار میلیارد دلار تولید ناخالص داخلی درآید.

تاریخ قدرت‌های بزرگ نشان از آن دارد که این بازیگران در همان حالی که پیوسته جهت کسب استانداردهای قدرت بزرگ (در ابعاد مختلف قدرت) تلاش می‌کرده‌اند، به ترجمة قدرت خود به نفوذ نیز مشغول بوده‌اند، نفوذی که در وهلة اول از منطقه‌ای که در آن واقع شده‌اند، آغاز شده است. به نظر می‌رسد چین نیز قدم در راه اسلاف قدرتمند خود گذاشته است، بدان معنا که تلاش دارد قدرت خود را به گونه‌ای نهادمند در آسیا (منطقه‌ای که در آن واقع است) به نفوذ ترجمه نماید.

این کشور در این جهت به ابتکارات مختلفی در اضلاع مختلف محیط امنیتی خویش روی آورده است که سازمان همکاری شانگهای یکی از نمونه‌های پراهمیت آن به شمار می‌آید. بر این مبنا و به طور خلاصه در سطح تحلیل کلان می‌توان گفت که چین با ترجمه نهادمند قدرت خود به نفوذ از طرق مختلف من‌جمله سازمان شانگهای چند هدف را دنبال می کند:

1ـ ایجاد محیط منطقه‌ای و بین‌المللی همراه (موافق) با ظهور آن به عنوان قدرتی بزرگ در قلمرو نظام بین‌الملل؛

2ـ تعیین حد و مرز رفتار متعارف (قابل پذیرش) در سطح منطقه در وهلة اول و در سطح بین‌المللی در آینده؛

3ـ کاهش و نهایتاً حذف حضور و نفوذ ایالات متحد آمریکا، به عنوان مهم‌ترین رقیب خود در منطقة آسیای مرکزی؛

4ـ نهادمندسازی حضور و نفوذ در محیط پیرامونی؛

در مجموع می‌توان گفت که نگاه چین به سازمان همکاری شانگهای از ابعاد منطقه‌ای و کلان برخوردار است. در وضعیت فعلی بعد منطقه‌ای این نگاه به دلیل محدودیت‌های قدرت چین، غالب است، اما در صورت تداوم رشد سریع این کشور که با مدرنیزاسیون بعد نظامی قدرت آن نیز همراه شده است، به‌طور طبیعی موقعیت استراتژیک آن باز تعریف خواهد شد. در این بازتعریف، منطقاً در نگاه چین به شانگهای، بعد کلان به معنای استفاده از آن به عنوان ابزاری در جهت پیشبرد تمینات این کشور در سیاست بین‌الملل، پررنگتر خواهد شد.

 

 

 

 

پیمان شانگهای، جانشین ورشو یا سازمانی منطقه ای:

 اینکه آیا اساسا سازمان همکاری های شانگهای می تواند جانشین پیمان ورشو در تقابل با ناتو شکل گرفته یا خیر نیاز به بررسی دارد در اینجا به اجمال به نقاط مشترک و افتراق اعضا و ناظرین سازمان پرداخته می شود.

پیمان شانگهای یا ائتلاف شکننده(نقاط افتراق):

عمده دلایلی که باعث افتراق میان اعضا و ناظرین می شود عبارت است از:

1.    میان اعضا و ناظرین تفاهم چندانی برای تبدیل شدن به سازمانی قدرتمند که بتوان از آن به عنوان سازمانی مقابل ناتو و جانشین ورشو یاد کرد وجود ندارد به عنوان مثال هند نقش رقیب استراتژیک و یک خصم بالقوه برای چین را بازی می کند و اگر به آن همکاری استراتژیک آمریکا را نیز اضافه کنیم حضور هند در این مجموعه از دینامیک بودن آن خواهد کاست.

2.    اساسا اعضا و ناظرین به جز ایران همکاری های متقابل و تنگاتنگی با غرب و خصوصا آمریکا وجود دارد.

3.    پیمان ورشو در برابر یک خصم ایدئولوژیک و کمتر نظامی شکل گرفت که در تقابل با ناتو بود اما اکنون شرایط شکل گیری ورشو برای شانگهای به هیچ عنوان حاکم نیست و جبهۀ ایدوئولوژیکی دیگر وجود ندارد.

4.    پیمان شانگهای اساسا یک تفاهم نامۀ همکاری های بیش تر اقتصادی و مرزی است که باعث شده کشور های منطقه ای اکثرا هم مرز کنار هم قرار بگیرند.

5.    وجود ایدئولوژی ها و منافع مختلف در میان اعضا و ناظرین.

اما پس از حادثۀ 11 سپتامبر و سخنان رییس جمهور آمریکا دربارۀ هرکه با ما نیست دشمن ماست چین و روسیه را به سمت همکاری های بیش تر سوق داد. نقاط اشتراکی که باعث انسجام سازمان می شود عبارتند از:

1.    وضعیت روسیه: باتغییر ماموریت ناتو و بازسازی هویت خود و ناگاه به شرق آن روسیه این روند مغایر با منافع ملی خود می پندارد و احساس خطر می کند و برآن می شود تا خطوط قرمز خود را با غرب تقویت کند.اما به دلیل عقب افتادگی هایی که از دوران شوروی و دهۀ 90 میلادی به ارث برده به تنهایی توانایی مقابله با غرب را ندارد و در ثانی متحدان سابق خود در پیمان ورشو را اکنون در دامان غرب و همسو با آن می بیند.

2.    جمهوری خلق چین: چین که تحمل یکه تازی های آمریکا و حرکت آن به سمت بازارهای آسیایی چین را ندارداحساس خطر می کند و همچنین به دلیل اقتصاد رو به رشد خود نیاز فزاینده ای به بازارهای آسیای میانه و روسیه دارد و نیز در راستای ایمن ساختن مرزهای خود با همسایگانش تا مورد سو استفادۀ غربیان قرار نگیرد به سمت ائتلاف بیش تر پیمان شانگهای سوق داده شد.

3.    کشورهای آسیای میانه: این کشورها اصولا پس از فروپاشی اتحاد شوروی با بحران های مختلفی من جمله بحران هویت روبرو هستند که باعث شده وابستگی خاصی به کشور مادر خود، روسیه داشته باشند و همچنین به دلیل نداشتن زیرساخت های لازم توانایی محافظت از خود را ندارند و نیز به دلیل محصور شدن در بین مرزهای چین و روسیه نمی توانند شریک متحدان غربی شوند.

4.    مغولستان: حضور مغولستان تأثیر سیاسی زیادی به دلیل محصور بودن این کشور و اقتصاد ضعیف و عقب افتاده اش ندارد اما به سه دلیل مورد توجه است.اول اینکه این ناحیه نباید به منطقۀ نفوذ و پایگاهی برای حضور آمریکا تبدیل شود.دوم این کشور یک بازار بالقوه است و سوم اینکه باعث افزایش همگونی سرزمینی در پیمان شانگهای می شود.

5.    هند: این کشور در راستای همگرایی های منطقه ای و همچنین با آغاز همکاری های خود به دنبال گرفتن امتیازاتی از غربیان و خصوصا آمریکا به عنوان مثال انرژی هسته ای خود است.دلیل دیگرمشکلات مرزی هند و پاکستان در منطقۀ کشمیر است چرا که پاکستان بعد از 11 سپتامبر تبدیل به یکی از مناطق نفوذ و پایگاه های آمریکا در منطقه شد.در نتیجه هند برای رفع مشکلات امنیتی، اقتصادی و انرژی خود به سوی سازمان شانگهای کشیده شد.

6.    پاکستان: پاکستان پس از 11 سپتامبر در تکاپو برای حفظ تمامیت ارضی خود است.با وجود جبهۀ شمال خود و ناآرامی های مرزی فضا را برای دخالت بیش تر هند در منطقۀ کشمیر مساعد می بیند در ثانی به دلیل مشکلات اقتصادی و همچنین امنیتی خود احساس نیاز به سازمان شانگهای که اهداف اقتصادی-امنیتی دارد، می کند ضمنا پاکستان  یک متحد بالمال چین بوده و لاجرم در سایه سیاسی این کشور در سازمان حرکت خواهد کرد.

7.    ایران: ایران با تعریفی از منافع ملی خود و آنچه که می تواند در یک مجموعه سیاسی و امنیتی به مشارکت بگذارد و تعهداتی که به عهده بگیرد به سمت همکاری با شانگهای گرویده است.این کشور به دلیل دشمنی با سیاست های آمریکایی و همچنین محاصرۀ مرزهای خود در بین نیروهای آمریکایی و ناتو احساس خطر می کند و برای حفظ مرزهای خود احساس وابستگی به نیروی قدرتمند دیگری می کند که یارای مقابله با خصم آمریکایی باشد به همین خاطر هم در پیمان شانگهای تلاش دارد تا همکاری های نظامی در کنار همکاری های اقتصادی پر رنگ تر شود.

این طور به نظر می رسد که اصلی ترین بهانۀ اشتراک اعضا و ناظرین در پیمان شانگهای از پس از حادثۀ 11 سپتامبر به وجود آمده و آن امنیت است.

نتیجه گیری:

 اینکه آیا سازمان همکاری های شانگهای، فراتر از سازمانی منطقه ای است و با فلسفۀ مقابله با ناتو به وجود آمده در بالا به بحث گذاشته شد.اما واقعیت این است که این سازمان برای تبدیل شدن به نیرویی فرا منطقه ای راه زیادی در پیش دارد و حداقل به دو دهه زمان نیاز دارد تا بتواند به بالاترین سطح تفاهم و همکاری بین اعضا خود برسد تا بتواند همانند ورشو در برابر ناتو قد علم کند. آری سازمان همکاری های شانگهای که اساسا در راستای همکاری های اقتصادی و مرزی شکل گرفته است و کمتر از یک دهه از عمر آن می گذرد در حالی که در معادلات جهانی قدمت ناتو و همکاری های متقابل اعضا آن به بیش ازچند دهه می گذرد.

سازمان همکاری های شانگهای دارای نیروهای عظیم بالقوه است که با مرور زمان می تواند تبدیل به بالفعل شود و همچنین احساس ترس مشترکی که بین اعضا آن نسبت به غرب وجود دارد می تواند روند را به سمت حرکت به این مهم تسریع بخشد و حداقل تبدیل به قدرتمند ترین سازمان منطقه ای آسیا شود.

با توجه به این تفاسیر هم اکنون آینده سازمان همکاری شانگهای هنوز به قدرت سیاسی و دیپلماتیک روسیه و چین در برابر تعریفی از نظام سیاسی بین الملل و نقشی که هر یک از این دو قدرت برای خود قائل هستند و امیدوار به رهبری جهانی برای خود و ائتلاف خود هستند وابسته است. حال خیلی زود است که از آن به  یک سازمان سیاسی اتلاق شود و بسیار زودتر که آن را یک مجموعه امنیتی و نظامی هماهنگ در سطح جهان تعریف کرد.

فهرست منابع

1.   سازمان همکاری های شانگهای،گرفته شده از سایت  www.sectsco.org  

2.   ائتلاف شکننده، گرفته شده از سایت   www.bashgah.net دسترسی در تاریخ 6/7/87

3.   سازمان همکاری های شانگهای،گرفته شده از سایت  www.fa.wikipedia.comدسترسی در تاریخ ‏۱۱ اکتبر ۲۰۰۸

4.   پیمان شانگهای به جای پیمان ورشو،گرفته شده از سایت  www.rusiran.comدسترسی در تاریخAugust 15, 2007

5.   پیمان شانگهای، گرفته شده از سایت www.aftab.ir دسترسی در تاریخ 9/6/87

6.   سازمان همکاری های شانگهای و نگاه چینی، گرفته شده از سایت www.iras.ir دسترسی در تاریخ 9/7/87

 

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد